مقدمه:
ارزشيابي اصولي حقوق صاحبان سهام مستلزم ارزيابي پرداختهاي پيش بيني شده آتي و خطر موجود در اين پرداختها ميباشد. تحقيقات موجود در مورد مفيد بودن ارقام درآمدهاي حسابداري بيشتر به نقش آنها به عنوان اطلاعات مربوط به پرداخت اختصاص يافته تا نقش آنها به عنوان اطلاعات مربوط به خطر يك مورد استثناء مطالعه بنيادين و اصولي Beaver و همكاران است كه نشان ميدهد ارزيابيهاي خطر حسابداري با الگوي بقاي بازار رابطه مثبت دارد، ولي اين كه آيا ارزيابيهاي خطر حسابداري قيمتهاي بهره سهام را توضيح ميدهد يا نه را مورد ارزيابي و بررسي قرار نميدهد. از اين گذشته، تحقيقات تجربي حسابداري در مورد اين كه آيا ارقام درآمدهاي حسابداري از نظر خطر توأم با اختلافات مقطعي در قيمتهاي سهام، داراي اختلافات مقطعي است يا نه صحبت چنداني به ميان نميآورد. ما در اين مطالعه با ارائه اين پرسش خطر مربوط به ارقام حسابداري را مورد بررسي قرار ميدهيم: آيا ارزيابي خطر درآمدهاي حسابداري با ارزيابي بازار سرمايه و برآورد خطر شركت ارتباطي دارد يا خير؟ پاسخ به اين پرسش شركاي بازارهاي سرمايهاي، نيز محققان و مدرسان حسابداري را از تأثيرات اصولي ارقام درآمدهاي حسابداري در ارزيابي و برآورد خطر آگاه ميكند. يافتهها نيز به درك بهتر چگونگي تشخيص الگوي ارزشيابي درآمدهاي حسابداري و چگونگي بكارگيري آنها در مجموعههايي كه ارزيابي خطر بازار (مثلاً الگوي بقاي بازار) موجود نيست كمك ميكند.
ما نيز پرسش دومي را مطرح ميكنيم: آيا ارزيابي ريسك سود حسابداري به صورت افزايشي با ارزيابي بازار و ارزيابي خطر حقوق صاحبان سهام در وراي ديگر عوامل قابل بررسي، نظير سه عامل موجود در الگوي فاما و فرنچ (بقاي بازار، اندازه شركت و نسبتهاي ارزش بازار به ارزشهاي دفتري) ارتباطي دارد يا خير؟ تحقيقات به عمل آمده از سوي فاما و فرنچ و ديگران حاكي از آن است كه الگوي يك سازه (عامل) ارزيابي دارايي سرمايهاي كامل نيست چون به نظر ميرسد عوامل خاص خارج از اين الگو (از قبيل عواملي بر مبناي ارقام حسابداري، نظير نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار) بهرههاي سهام را توضيح ميدهد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.